تظاهرات مردم بامیان برضد حمله طالبان کوچی نما

تظاهرات مردم بامیان برضد حمله طالبان کوچی نما

امروز صدها تن از مردم بامیان در پیوند با حمله طالبان کوچی نما، تظاهرات نمودند.

تظاهرات کنندگان شعار های چون:

کوچی گری بیداد بیداد است

میراث یک جلاد است

کوچی جنایت می کند

کرزی حمایت می کند

را با خود حمل می کردند.  

ادامه مطالب و عکس را در وبلاگهای زندگی در بامیان  و نوشته از بامیان مطالعه نمایید.

قطعنامه نمایندگان مردم هزاره در شورای ملی در ارتباط به حمله کوچی ها به بهسود

قطعنامه نمایندگان مردم هزاره در شورای ملی در ارتباط به حمله کوچی ها به بهسود

یکبار دیگر ملت افغانستان بویژه ساکنان صلح دوست مناطق امن مرکزی کشور شاهد لشکرکشی هجوم مسلحانه و تجاوز وحشیانه قطعات تنظیم شده شبه نظامیان مسلح تحت عنوان کوچی اند.

ساکنان مظلوم روستاها قریه جات ولسوالی های بهسود- دایمرداد ازشب یکشنبه آماج حملات مسلحانه قرار گرفته اند. صد ها منزل به آتش کشیده شده ،هزاران تن ازخانه وکاشانه خود آواره گردیده و ذخیره های مواد خوراکی و امکانات ناچیز زندگی شان را از دست داده اند.

این تجاوزات در حالی صورت می گیرد که بر اساس گزارشهای موثق، مقامات محلی قبل از آغاز حملات ،افراد پولس واربکی را ازمحلات امنیتی ولسوالی های یاد شده خارج ساخته اند و زمینه را برای انجام حملات مهاجمین مسلح آماده ساخته اند.

بآ اینکه حکومت آقای کرزی سال گذشته وعده کرده بود حملات مهاجمین مسلح بالای مناطق  مرکزی قطع خواهد شد امسال درآستانه تدویر جرگه نام نهاد صلح بار دیگر نا امن سازی مناطق مرکزی کشور وتهاجمات سازمان یافته دسته جات مسلح بنام کوچی آغاز شده است. ما نماینده گان مردم در شورای ملی برای آخرین بار از حکومت مصرانه میخواهیم در برابر سیاست های نفاق افگنانه عناصری که میخواهند وحدت ملی کشوررا دچار مخاطره نمایند عکس العمل جدی نشان داده و مسئولیت خود را در دفاع از حقوق شهروندانش عملی سازد.

ما نماینده گان مردم در حالیکه از اقدامات حکومت آقای کرزی نا امید هستیم جامعه جهانی را که در زمان تاسیس نظام نوین سیاسی در افغانستان و در برابر تحویل گرفتن سلاح مردم ما وعده کرده بود  امنیت شان را تامین کند مخاطب قرا داده و از جامعه جهانی با جدیت می خواهیم که :

1  مهاجمین مسلح را بصورت فوری وادار به خروج از مناطق اشغال شده سازد.

2  جهت توقف اعمال سیاست های تبعیض آمیز قومی و نژادی حکومت وارد عمل شود.

3  عناصر ماجراجو و مهاجمین و بر نامه ریزان و چهره های پشت پرده تهاجمات مورد تعقیب      قرار گرفته و امنیت مردم ما در همه افغانستان بویژه در مناطق امن کشور تضمین گردد.

4  عوامل دخیل در حملات مسلحانه دسته جات مسلح به نام کوچی بالای مردم مظلوم ولسوالی  های بهسود و دایمیرداد تحت تعقیب عدلی و قضایی قرار گیرند.

5  حکومت افغانستان یکبار برای همیشه بصورت علنی و رسمی اعلام کند که به بحران تهاجم و تجاوز دسته های مسلح بنام کوچی بالای مناطق امن کشور پایان دهد.

 

تمام نمایندگان مردم هزاره در شورای ملی افغانستان

شبهای کابل

شبهای کابل

چند روزی است در کابلم، چندین سال می شود که در کابل زندگی می کنم،اما مصروفیت درس و دانشگاه و یا هم تمبلی و گوشه نشینی بمن اجازه نداده بود تا کوچه ها و پس کوچه های کابل را به نظاره بگیرم و به جا های دیدنی آن بروم.

اما این بار فارغ از هرگونه مصروفیت و مشغولیت ذهنی و کاری؛ از باغ وحش و حیوانات بیمار و انسانهای بیکار آن دیدن کردم.به باغ بابر رفتم و سر به موزیم کابل زدم.ملاقاتی داشتم با استادانم در  دانشگاه کابل، مثل همیشه آنها را خسته و بیمار دیدم، منتظر سلامند و احوالپرسی ،از یاسین نگاه رییس شورای نویسندگان کابل جویای احوال شدم،زیاد سیگار دود می کند و شعر می سراید،از همصنفان و دانشجویان گیله مند است که چرا کار فرهنگی نمی کنند و به موسسات رفته بعد از فراغت به دکانداری و سلمانی روی می آرود ،از دولت انتقاد می کند که چرا به جوانان توجه ندارد و...

 آنچه را می خوانید نه گزارش است و نه سفرنامه، بل دلنوشته های است که خودم نیز نمیدانم که نامش را چی گذاشت؟

جنگ بر سر پول تظاهرات

چندی قبل شبی با دانشجویان در لیلیه (خوابگاه) بودم، ناگاه صدای زدو خورد و جنگ و جدال همه مارا بسوی اتاق همجوار کشاند، بعد از تجسس وپرسان دریافتیم که محصلین بر سر پول که از بابت تظاهرات در مقابل ایران از منبع که برایم شخص خودم معلوم نشد، با هم دعوا کرده، تا پولیس نیامد ماموفق به خاتمه آن پرخاش و جنجال نشدیم. تا آنجا که برایم معلوم شد، مقدار پولی که به محصلین لیله از این بابت آمده بود 300000افغانی بود. این پول برای دانشجویان بی کار و بی مصروفیت مقدار قابل توجهی است و می شود با آن کارهای بزرگتری از آنها گرفت.

"جنگ سید و هزاره"؟!

شبی دیگر، دوست و همصنفی دوران دانشگاهم، آقای   رضا رمضان زاده ما را به منزلش دعوت کرد. رضا رمضان زاده بتازگی در شورای ولایتی وکیل مردم کابل شد. وی در جریان کمپاین بیشتر از هر کاندید دیگر عکس و پوستر چاپ نموده بود، تمام ساحات دشت برچی و دیگر مناطق هزاره نشین کابل پر بود از عکسهای کوچک و بزرگ آن، همیشه در مقابل حرفهای ما که می گفتیم"کمپاین تنها عکس چاپ کردن نیست" استدلال می کرد که تنها راه شناختن خود به مردم کم سواد همین است و به شوخی این شعر مولانا را زمزمه می کرد:

رخت خویش را نو کن عقل خلق در چشم است

من که در نظر خوارم جامه کهن دارم

اتفاقاً در آن شبی که ما در خانه ایشان مهمان بودیم، حاجی رمضان پدر رضا ــ که خود یکی از پولداران هزاره در کابل است ــ یک جلسه حزبی و قومی نیز داشت. رضا بی خبر از همه چیز مرا نیز در جلسه دعوت کرد، بیشتر از بزرگان دشت برچی که متعلق به حزب وحدت شاخه استاد محقق می شود  آنجا حضور داشتند.بعد از بحث بر سر چگونگی کمپاین و جلب و جذب رای،مسئله حمله کوچیها نیز به بررسی گرفته شد، اما به نظر این قلم هیچ  حرف تازه و طرح نو در میان نبود.

در اخیر یکی از اشتراک کنندگان طرح چکونگی خنثا کردن "سید"ها را  پیشکش کرد، نظریات عجیت و غریبی داده می شد. از هیچ یک نرنجیدم اما همینکه تمام سیدها را خلاصه می کرد به انوری و انوری را خلاصه می کرد به تمام سیدها، بسیارناراحت شدم. به خود می پیچیدم، حرفها و سخنهای زیاد برای گفتن داشتم اما میدیدم که وکیل رضا، متواضعانه و مخلصانه بسویم چشمک می زند و با  تکاندادن سر به من چنین می فهماند که بعضی از مردم ما چنین است ومن نباید چیزی بگویم.

یکی از طرحهای که آن شب داده شد و اتفاقاً بعد از عملی شدن آن جنجال بزرگی را بوجود آورد، این بود: باید علم(درفش) را که بچه آیت الله فاضل از کربلا آورده شب هنگام از محوطه خاتم الانبیا بیرون  و به زیارت سخی انتقال شود، نام محوطه خاتم الانبیا به مصلای شهید مزاری تغییر یابد.آنوقت پسر آیت الله فاضل که از هواداران حرکت شاخه انوری است آرام نخواهد نشست  و بعد از آن درگیری مختصر بین طرفداران انوری و مردم صورت می گیرد و ما نامش را می گذاریم جنگ سیدو هزاره! این کار چند سود دارد اول اینکه آنها مخالف شهید مزاری قلمداد می شود وتا آخر بین مردم ما جا پیدا نمی کنند، دوم اینکه وکیلهای سیدها رای آورده نمی توانند.

بحث هنوز هم دوام داشت اما من با "وکیل رضا" به اتاق دیگر رفتیم.

دو روز بعد از آن طرح عملی شد و جنگ و جدال بزرگی برخواست و سر و صورت زیادی خونین شد و برای ساعتها راه برچی ــ شهر از توسط پولیس بسته بود.

نمی خواستم آنچه را آن شب دیده بودم و با گوشهایم می شنیدم با دیگر دوستان در میان بگذارم، اما این سوال ذهنم را به خود مشغول کرد که چی کسی حاجی رمصان را نماینده هرازه ها و انوری و یا بچه سید فاضل را نماینده سید ها انتخاب نموده؟ اینها با کدام دلیل و منطق جنگ بر سر"لحاف ملا نصرالدین"را شروع می کند؟

مگر آیا مسئله حمله کوچیها به هزاره جات و وزیر شدن اهل تشیع ختم است و مردم ما دیگر هیچ مشکل ندارند که ما به این مسائل روی بیاوریم؟

اعلان مفقودي

اعلان مفقودي

وکیل ما گم شده

                              طنز                                          عبدالواحد رفیعی

عکس تزئنی است

صاحب عكس فوق كه نام وشهرتش دربالا ذكرشده است، به حيث وكيل ونماينده اهالي شريف ومجاهد "زنبيل آباد" درپارلمان ميباشد كه به صد اميد وآرزوبه وي راي داده وكيلش كرده به پارلمان فرستاديم، ‌ولي نامبرده ازآن تاريخ كه باپاشيدن نقل وشيرني ومشايعت وبدرقه ي اهالي شريف زنبيل آباد به كابل رفت، تاهنو زكه چند سال ازآغاز كارپارلمان ميگذرد، اثري ازايشان نيست، نه خبري از ايشان شنيده ايم نه نطقي ونه صدايي وپيغامي ونه اثري ازايشان ديده ايم... درست مثل اينكه زبانمان لال ايشان لال شده باشند، يا خدا نكرده آب شد ه رفته باشند زيرزمين، به قول شاعر : ديريست كه دلدارپيامي نفرستاد ننوشت كلامي وسلامي نفرستاد.....بدين لحاظ ما ازبابت سلامتي ايشان دل نگران ميباشيم...

دراين مدت ما بيكارنبوده درپي دريافت اثروخبري ازايشان زياد بالا وپايين دويديم، ازآن جمله تمام اهالي ده همه روزه روزسه دفعه قبل ازغذا وبعد ازغذا گوشهايمان را به راديوهاي مان ميچسپبانيم كه شايد صدايي يا حداقل سرفه اي ازوكيل مان برآيد، ولي تاهنوزخبري نشده است، ونيزچندين تعويذ "گردنامه " گرفتيم ولي فايده نكرد، فال گرفتيم ولي فالگيرگفت سفركرده اي داريد كه مدتي ازاو خبري نداريد و..... به اينهم اكتفا نكرده خرجي جمع كرديم، "خليفه غلام"، ارباب ده را به پايتخت روان كرديم، ولي وي بعد ازمدتي كه چكرهايش را زد وسفرخرج را خورد، فقط خبرآورد كه يك شب كه درخانه يكي ازدوستان در كابل نشسته اخبارتلويزون ميديده است، ناگهان براي لحظه اي وكيل مان را ديده است كه داخل يك چوكي سرش را گذاشته ودرحال نشسته به خواب رفته است، .... اين امرسبب تشويش ايشان وما گرديده كه مبادا خدا ناخواسته كدام تكليف عايد حال ايشان شده باشد، ولي بعضي اهالي كه شناخت بيشتري ازايشان داشته اند ميگويند ايشان ازكودكي آدم خوش خواب بوده وهميشه نشسته به خواب ميرفته است ودرعين حال كساني ديگري ازشهر دراين ارتباط به خليفه گفته اند كه شما تشويش نكنيد، اين چوكي كه شما ديده ايد ووكيل تان داخل آن خواب بوده، همان چوكي پارلمان بوده واين چوكي اصولا خواب آوراست واستفاده ازآن سبب خواب آلودگي ميشود ووكلاي آنها نيزاوقات خواب شان را درروي همين چوكي ميگذرانند....ولي بعضي ازدوستان گفتند شما اشتباه ديده ايد، او خواب نبوده بلكه درحال مطالعه قانون اساسي بوده ولي شما فكركرده ايد وي خواب است، .... ازاين ناحيه تاحدي خاطرجمع شديم كه ايشان مريض نيستند...

كسي ديگرپيغام داده كه وكيل مارا ديده اند كه درپارلمان بوده ودريك دست كاغذ سرخ ودريك دست كاغذ سبز را بلند كرده بوده است، اين حرف تا جايي درست است چرا كه وقتي كه وكيل هم نشده بود ما يك روز نفهميديم كه ايشان يارعمراست يا يارعلي، هميشه عادت داشت ازهردو طرف حمايت كند ودرعين حال هردوطرف را رد كند، ما هیچ گاهی نمی فهمیدیم كه ايشان موافق يك موضوع است يا مخالف آن، به هرحال اين خبرنشان ميدهد كه ايشان هنوز درپارلمان حضوردارد وازاين بابت هم خاطرجمع شديم كه لااقل اخراج يا معلق نشده اند.... ولي تشويش ما ازاين است كه چرا صدايي وياحداقل سرفه اي ازايشان شنيده نميشود ؟ بعضي ازدوستان به ما چنين گفتند كه ممكن ايشان بعد ازدريافت اولين معاش دالري اززورخوشي زبانشان بند آمده باشد، اين اتفاق دورازامكان نيست، چرا كه اهالي زنبيل آباد همه معتقدند كه ايشان دربرابرپيسه چندان حوصله وطاقتي نداشته است.....

ولي يك عده ميگويند كه ايشان درزمان كانديداتوري به ما وعده سپرده بود كه براي شما سرهرخانه يك حمام ميسازيم وكوچه هاي قريه را قيرريزي ميكنيم وهمينطورقول داده بود كه اگروكيل شود، به شيرني آن ازهرخانه يك نفررا به سفرسياحتي كره مريخ ببرند، حالا ممكن ازاين بابت كمي شرمگين باشد ونتواند با ما روبه رو شود، اگرمسئله اين باشد، ‌بدينوسيله اعلام ميكنيم كه اگرايشان ازاين خاطرآزرده اند ما ازسفربه مريخ تيرهستيم ومثل سابق براي حمام هم ميرويم به جوي ورودخانه وقيرريزي كوچه را هم نميخواهيم.... به اين طريق ازايشان خواهش ميكنيم لطف كنند فقط به طريقي خبرسلامتي شان را به ما برسانند تا مامردم را ازنگراني نجات دهند....

هم چنين بدينوسيله خواهشمنديم كساني كه ازايشان خبري دارند لطف نموده ذريعه مكتوب يا پيغام ازسلامتي ايشان مارا خاطرجمعي داده شيرني دريافت دارند.....